یادم رفته بود چی میخواستم باشم

من الان دقیقا همون مقطع زمانی هستم که وقتی ۱۰ سالم بود آرزوشو   

 

داشتم هرچی زودتر برسه.واسه اینروزایی که الان دارم اینقد پــــوچ میگذرونم 

 

چه آرزوهایی که نداشتم.فکر میکردم وقتی ۱۸-۱۹ سالم شه دنیام زیرورو 

 

میشه.مینشستم نقاشیمو میکشیدم که جلو دانشگاه وایسادم با مانتوشلوار 

 

و مقنعه.عاشق مدادشمعی بودم.نقاشیرو رنگ میزدم و زل میزدم به خودم. 

 

دیگه بعدشم خودتون میدونید.با چشای دوخته به نقاشیم میرفتم تو اوج.  

 

موفقیت میدیدم..لبخند..برتری..واسم درس مهم بوده همیشه. 

 

اما چی شد؟هنوز اون رویا رو دارم.حالا یاده رویام افتادم حالا که دیره. 

 

کاش خدا کمک کنه این مرحله رو بگذرونم.به خوده خودش که بهتر از  

 

خودم میدونه تو قلبم چی میگذره قسم،که دیگه یادم نره چه رویاهایی  

 

داشتم و هرچی دارم و به پاشون بریزم(به پای رویاهام). 

 

مگه چند دف دنیا میایم!!!!!پس به رویاهات برس.

 

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد